ضربه مغزی یکی از آسیبهای شایع اما پیچیدهی سیستم عصبی مرکزی است که در اثر وارد آمدن نیروی ناگهانی به سر یا بدن رخ میدهد. این نوع ضربه میتواند باعث بروز طیفی از علائم کوتاهمدت و بلندمدت شود که یکی از مهمترین و در عین حال کمتر شناختهشدهترین آنها، اختلالات شنوایی است. کاهش شنوایی، وزوز گوش، حساسیت بیش از حد به صدا و حتی از دست دادن کامل شنوایی میتوانند از عوارض مستقیم یا غیرمستقیم ضربه مغزی باشند. با توجه به اینکه مغز، عصب شنوایی و ساختارهای مرتبط در گوش داخلی مستقیماً درگیر این فرآیند آسیبزا هستند، شناسایی و بررسی این ارتباط از نظر بالینی و پژوهشی اهمیت بسیاری دارد. از آنجا که بسیاری از این آسیبها با تأخیر بروز پیدا میکنند یا در مراحل اولیه نادیده گرفته میشوند، لازم است بیشتر با پیامدهای نورولوژیکی آن آشنا شویم. برای آگاهی بیشتر از آسیبهای مشابه، پیشنهاد میکنیم دستهی بیماری های مغز و اعصاب را نیز مطالعه کنید.
مکانیسم اثر ضربه مغزی بر عصب شنوایی
ضربه مغزی با ایجاد تکانههای شدید در جمجمه و مغز میتواند به اعصاب کرانیال آسیب وارد کند، از جمله عصب هشتم مغزی (عصب وستیبولوکوکلئار) که مسئول انتقال اطلاعات شنوایی و تعادلی است. تحقیقات منتشرشده در Journal of Neurotrauma در سال ۲۰۱۹ نشان داد که فشار ناگهانی وارده به جمجمه میتواند موجب پارگی میکروسکوپی در نورونهای شنوایی، آسیب به سلولهای مویی گوش داخلی و اختلال در عملکرد سیناپسی این مسیرها شود. در این پژوهش که روی بازماندگان تصادفهای رانندگی انجام شد، ۳۲٪ از بیماران دچار شکایت از کاهش شنوایی، وزوز یا صداهای فانتوم شده بودند. همچنین مشخص شد که سطح آسیب به عصب شنوایی با شدت ضربه، جهت برخورد و سابقه ضربههای مغزی قبلی ارتباط مستقیم دارد. با این مکانیزمها، حتی ضربههایی که منجر به از دست رفتن هوشیاری نمیشوند، میتوانند به شکل مخفی ولی پیشرونده بر عملکرد شنوایی تأثیر بگذارند.
وزوز گوش و حساسیت به صدا پس از ضربه مغزی
یکی از شکایات شایع پس از ضربه مغزی، وزوز گوش (Tinnitus) است؛ حالتی که فرد در نبود هیچ منبع خارجی، صدایی مداوم نظیر زنگ، خشخش یا هیسهیس در گوش خود میشنود. مطالعهای در سال ۲۰۲۱ در Hearing Research بر روی سربازان آمریکایی بازگشته از مناطق جنگی نشان داد که بیش از ۴۵٪ آنها که سابقه ضربه مغزی داشتند، از وزوز گوش شکایت داشتند، درحالیکه این عدد در گروه بدون ضربه مغزی کمتر از ۱۵٪ بود. مکانیسم این پدیده به احتمال زیاد شامل اختلال در تنظیم نورونی مغز شنوایی، افزایش حساسیت قشر شنوایی و عدم تطابق سیگنالهای صوتی واقعی با درک مغزی است. همچنین، برخی از بیماران دچار Hyperacusis یا حساسیت شدید به صدا میشوند، بهطوریکه حتی صداهای معمولی برای آنها غیرقابل تحمل میشود. این اختلالها در برخی بیماران ماهها یا حتی سالها ادامه مییابد و کیفیت زندگی را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
ارتباط ضربه مغزی با افت شنوایی تدریجی یا ناگهانی
افت شنوایی پس از ضربه مغزی میتواند بهصورت تدریجی یا ناگهانی بروز کند. بررسیهای انجامشده توسط American Academy of Otolaryngology در سال ۲۰۱7 نشان داد که در میان افرادی که دچار ضربه مغزی خفیف تا متوسط شدهاند، ۱۲٪ آنها دچار کاهش شنوایی حسیـعصبی (Sensorineural Hearing Loss) شدند که در برخی موارد بدون درمان، دائمی شد. پژوهشگران با استفاده از تصویربرداری MRI دریافتند که آسیب به ساختارهای گوش داخلی، کاهش جریان خون در ناحیه حلزون شنوایی (Cochlea) و التهاب عصبی از جمله عوامل اصلی در ایجاد این افت شنوایی هستند. نکته نگرانکننده این است که در بسیاری از موارد، این اختلالات شنوایی در مراحل اولیه تشخیص داده نمیشوند زیرا بیماران، سایر علائم ضربه مغزی مانند سردرد، تهوع یا اختلال تمرکز را در اولویت گزارش میدهند. در نتیجه، غربالگری شنوایی پس از هرگونه ضربه مغزی باید بخشی جداییناپذیر از بررسیهای بالینی باشد.
اختلال در پردازش شنوایی مرکزی پس از آسیب مغزی
در برخی از موارد، ضربه مغزی ممکن است به نواحی خاصی از مغز آسیب وارد کند که مسئول پردازش اطلاعات شنوایی هستند، حتی اگر عملکرد گوش و عصب شنوایی طبیعی باشد. این وضعیت که به آن اختلال پردازش شنوایی مرکزی (CAPD) گفته میشود، منجر به دشواری در درک گفتار بهویژه در محیطهای پرسر و صدا، گیجی در تشخیص جهت صدا و اختلال در تمایز اصوات مشابه میشود. مطالعهای در Brain Injury Journal در سال ۲۰۱۵ نشان داد که ۲۵٪ از افرادی که دچار ضربه مغزی متوسط یا شدید شدهاند، دچار درجاتی از CAPD هستند که تا ۱۸ ماه پس از آسیب نیز باقی میماند. همچنین، در این پژوهشها مشخص شد که نواحی قشری تمپورال مغز، که مسئول تحلیل و تفسیر اطلاعات شنوایی هستند، بیشتر از سایر نواحی تحت تأثیر ضربه قرار میگیرند. چنین اختلالاتی میتوانند بهطور مستقیم بر توانایی ارتباطی، یادگیری و تمرکز فرد اثر منفی بگذارند، بهویژه در کودکان و نوجوانانی که مغزشان در حال رشد است.
منابع :